اطلاع دادن(مُ غَ تَ) خبر دادن. آگاهی دادن. خبر کردن. آگاه کردن. مطلع کردن. آگاه ساختن. عرضه داشتن. معروض داشتن: اعثار، اطلاع دادن کسی را. (منتهی الارب) ادامه... خبر دادن. آگاهی دادن. خبر کردن. آگاه کردن. مطلع کردن. آگاه ساختن. عرضه داشتن. معروض داشتن: اعثار، اطلاع دادن کسی را. (منتهی الارب) لغت نامه دهخدا
اطلاع دادن Apprise, Inform, Notify ادامه... Apprise, Inform, Notify تصویر اطلاع دادن دیکشنری فارسی به انگلیسی
اطلاع دادن arifu, kuarifu, kutaarifu ادامه... arifu, kuarifu, kutaarifu تصویر اطلاع دادن دیکشنری فارسی به سواحیلی
اطلاع دادن bildirmek, bilgilendirmek ادامه... bildirmek, bilgilendirmek تصویر اطلاع دادن دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
اطلاع دادن सूचना देना , सूचित करना ادامه... सूचना देना , सूचित करना تصویر اطلاع دادن دیکشنری فارسی به هندی
اطلاع دادن memberitahukan, memberitahu ادامه... memberitahukan, memberitahu تصویر اطلاع دادن دیکشنری فارسی به اندونزیایی
اطلاع دادن informeren, notificeren ادامه... informeren, notificeren تصویر اطلاع دادن دیکشنری فارسی به هلندی
اطلاع دادن informar, notificar ادامه... informar, notificar تصویر اطلاع دادن دیکشنری فارسی به اسپانیایی
اطلاع دادن informare, notificare ادامه... informare, notificare تصویر اطلاع دادن دیکشنری فارسی به ایتالیایی
اطلاع دادن informar, notificar ادامه... informar, notificar تصویر اطلاع دادن دیکشنری فارسی به پرتغالی
اطلاع دادن informować, powiadomić ادامه... informować, powiadomić تصویر اطلاع دادن دیکشنری فارسی به لهستانی
اطلاع دادن інформувати , повідомляти ادامه... інформувати , повідомляти تصویر اطلاع دادن دیکشنری فارسی به اوکراینی
اطلاع دادن informieren, benachrichtigen ادامه... informieren, benachrichtigen تصویر اطلاع دادن دیکشنری فارسی به آلمانی
اطلاع دادن информировать , уведомлять ادامه... информировать , уведомлять تصویر اطلاع دادن دیکشنری فارسی به روسی